در آوريل 2013 ابوبکر البغدادي، "جبهه النصرة" و تعدادي ديگر از گروههاي تروريستي پراکنده را جزئي از به اصطلاح "دولت اسلامي" خواند و زير پرچم سياه خود گردآورد؛ اين امر درست در زماني بود که تروريستها شديداً نياز به تأمين اقتصادي براي جولان تسليحاتيشان و نهايتاً گسترش حيطۀ "خلافت اسلامي" داشتند.
به گزارش خبرنگار
سلام لردگان،به نقل از
باشگاه خبرنگاران؛ هر قدر هم که حضور کشورهاي اروپايي در يک ائتلاف نمايشي بر ضدّ داعش پررنگ باشد، لکه شرمآور حمايتهاي مستقيم و غيرمستقيم آنان طي يک سال گذشته از اين گروه تروريستي از پروندۀ عملکرد آنان پاک نخواهد شد.
در نمايشي بودن ائتلاف ضدّ داعش به رهبري آمريکا همين بس که حتي به لحاظ ظاهري هم اين ائتلاف تازه 4 ماه پس از اعلام رسمي خلافت "ابوبکر البغدادي" کليد خورد و عملکرد غيرفعالِ کشورهاي عضو ائتلاف، بيش از پيش اين شائبه را تقويت کرده است.
وقتي تلاشهاي سياسي و نظامي حال حاضر غرب بالأخص اتحاديه اروپا براي مبارزه با تروريسم "داعش" را در يک کفۀ ترازو، و رويکردهاي متناقض آنان در گذشتۀ نزديک را در کفۀ ديگر آن قرار ميدهيم، وزن کفۀ دوم به مراتب بيشتر است.
اگر نگرانيهايي که غرب از اقدامات تروريستي داعش ابراز ميکند، حقيقي هستند و داعش، واقعاً تهديدي جدّي براي امنيت اتحاديه اروپا محسوب ميشود، پس جا دارد هر يک از ابهامات موجود روي کفۀ سنگينتر جداگانه بررسي گردند. در اينجا تنها به دو مورد از آنها ميپردازيم:
*** 1) ناکارآمدي سرويسهاي اطلاعاتي غرب: خواسته يا ناخواسته؟!
خبرگزاري دويچه وله 26 سپتامبر 2014 به نقل از يک مقام اروپايي، تخمين زد که 3000 شهروند اروپايي جديداً به داعش پيوستهاند. اين خبرگزاري آلماني در ادامه نوشت:
"گيلز د کرچوا" (Gilles de Kerchove) هماهنگکنندۀ اقدامات ضدّ تروريستي اتحاديه اروپا معتقد است شهروندان اروپايي با سوءاستفاده از پاسپورتهايشان به عراق يا سوريه اعزام ميشوند و به هيچ وجه نبايد اين گروهکها را دستکم گرفت. شهروندان اروپايي پس از بازگشت از دامان تروريستها، امنيت اروپا را به شدت تهديد ميکنند.»
صحبت از بازگشت تروريستها به اروپا و خطرات امنيتي متعاقب آن، در حالي مطرح ميشود که اساساً عضوگيري داعش از کشورهاي اروپايي عليرغم کنترل سرويسهاي فوقپيشرفتۀ اطلاعاتي قدري ناممکن مينماياند. مردان و زنان جوان و غالباً بيتجربه، چگونه به آساني خاک اروپا را به مقصد بحرانيترين مناطق دنيا ترک ميکنند؟ اين قبيل پرسشها همواره بيپاسخ ماندهاند.
در همين راستا به خاطر ميآوريم رسوايي افشاي جاسوسي گسترده را که از سال 2013 در صدر اخبار فضاي مجازي قرار گرفت و نشان داد اطلاعات مخابرهشده در فضاي مجازي (اعم از ايميل، پيامک، مکالمات تلفني و...) بسيار وسيعتر از آنچه تا قبل از آن تصور ميشد، رهگيري، شنود، کدگذاري، ذخيره و ارزيابي ميشوند.
اسناد طبقهبنديشدۀ فاششده توسط "اسنودن" کارمند سابق آژانس امنيت ملي آمريکا حاکي است فعاليتهاي جاسوسي از شهروندان، حتي ارتباطات درونشهري آنان را نيز شامل ميشود، چه رسد به وقتي که اين ارتباطات، در حوزه تبادلات الکترونيکي با خارج از اتحاديه اروپا، آن هم با مناطق حساس و بحراني منطقه (مانند سوريه و عراق) صورت بگيرد.
به گزارش گاردين، "جيم سنسنبرنر" (Jim" Sensenbrenner) نماينده جمهوريخواه مجلس آمريکا 9 ژوئن 2013 شنودهاي دولتي غرب را بسيار فراتر از جواز قانوني عنوان کرد و گفت:
«ادعاي اوباما که "اين شفافترين مديريت در طول تاريخ است" يک ادعاي کذب است. در واقع هيچ مديريتي در طول تاريخ، تا به حال اينقدر جزئي و مخفيانه در زندگي خصوصي مردم تجسس نکرده است.»
باتوجه به اين مسئله، بايد توانايي دولتهاي غربي در جلوگيري شهروندانشان از پيوستن به گروههاي تروريستي را امري طبيعي و بديهي بدانيم، اما در عمل، تاکنون چنين توانايي نزديک به صفر بوده و معمولاً اخباري مبني بر دستگيري شهروند يا شهروندان اروپايي که قصد پيوستن به داعش را داشتهاند، مخابره نميشوند. به عبارت ديگر سرويسهاي فوقپيشرفته جاسوسي در هيچ يک از مراحل شستشوي مغزي جوانانشان، توانايي مقابله با اين عضوگيري را نداشتهاند.
بسيار دور از انتظار است اگر بخواهيم اين ناکارآمدي بزرگ در سرويسهاي اطلاعاتي و جاسوسي کشورهاي اروپايي را "ناخواسته" فرض کنيم، چون آمارها نشان ميدهد تقريباً تمام پروسۀ جذب نيرو به گروههاي تروريستي (به ويژه داعش) از طريق شبکههاي مجازي رخ داده است.
*** 2) خريد و فروش نفت کردستان و تقديم دلار به "داعش"
در آوريل 2013 ابوبکر البغدادي، "جبهه النصرة" و تعدادي ديگر از گروههاي تروريستي پراکنده را جزئي از به اصطلاح "دولت اسلامي" خواند و زير پرچم سياه خود گردآورد؛ اين امر درست در زماني بود که تروريستها شديداً نياز به تأمين اقتصادي براي جولان تسليحاتيشان و نهايتاً گسترش حيطۀ "خلافت اسلامي" داشتند.
خبرگزاري "تاگسشاو" 2 ارديبهشت (22 آوريل 2014) گزارشي از تانکهاي پيشرفته و تسليحات مدرني که در اختيار تروريستهاست، منتشر کرد و نوشت: چطور ممکن است گروهي از تروريستهاي پراکنده و غيرمنسجم، از چنين پتانسيل مالي قوي برخوردار باشند؟
نفت خامي که نيروهاي داعش با تسلط بر چاههاي سوري/عراقي دزديده و با قيمتهاي اندک به بازار جهاني ميفروختند، مشترياني به جز همين غربيها نداشته و اين، مسيرهاي ترانزيتي ترکيه هستند که حلقۀ اتصال داعش با خريداران غربي نفت را تشکيل ميدهند. اکنون داعش بر 60 درصد چاههاي نفت واقع در استانهاي شرقي سوريه و بر 7 ميدان نفتي عراق تسلط دارد. گلف نيوز، درآمد روزانۀ داعش از فروش نفت را بالغ بر 3 ميليون دلار اعلام کرد.
خطوط لوله بندر جيحان در ترمينال نفتي ترکيه درياي مديترانه
ژنرال آمريکايي "توماس مک اينرني" 12 شهريور 93 (3 سپتامبر) در مصاحبه با شبکه تلويزيوني فاکسنيوز به نقش بارز آمريکا در شکلگيري و تقويت مالي داعش اشاره کرد.
همچنين پايگاه تحليلي "اينفوروارز" تأمين تسليحاتي تروريستها را عمدتاً از بندر بنغازي (شرق ليبي) عنوان کرده و علاوه بر اين اعلام ميکند که بسياري از اعضاء داعش در برنامهاي مخفيانه در خاک اردن در سال 2012 توسط سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا (CIA) آموزش ديدند. به گفته مقامات اردني دهها نفر از اعضاي داعش در زمان کمکهاي پنهان به نيروهاي مخالف دولت "بشار اسد" در خاک اين کشور تعليم داده شدهاند. همچنين بسياري از متحدين منطقهاي آمريکا از جمله عربستان، کويت و قطر نيز به تجهيز داعش کمک کردند.
تانکهاي زرهي مجهز و موشکهاي بالستيک دوربرد اسکاد، به عنوان بخشي از تسليحات به جا مانده از حزب بعث، حتي قابليت نصب کلاهکهاي شيميايي و اتمي را هم دارند و اکنون در کنترل تروريستهاي داعشند؛ در حالي که بيش از ده سال است ارتش ايالات متحده و شبهنظاميان ناتو، کشور عراق را در مشت نظارتي خود گرفتهاند. باز هم جاي اين پرسش است که چطور امکان حملونقل موشکهاي غولپيکر، به آساني براي تروريستها فراهم است؟
*** چرا ژست نگراني از داعش، به نفع غرب است؟
آن دسته از کشورهاي غربي که عملاً در پديدآوردن، تقويت تشکيلاتي و حمايت تسليحاتي داعش، روزي همۀ توان خود را به کار گرفتند، به جاي اينکه امروز خودشان تاوان ناامني و بيثباتي منطقه را بپردازند، سياست خارجي خود را بر آشوبافکني در کشورهاي بحرانزده بنا کرده و فقط در مدح صلح، حمايت از حقوق بشر و اشاعه دموکراسي سخنپراکني ميکنند؛ و إلا مهار داعش براي غرب، کمزحمت است.
گروههاي تروريستي پس از حادثۀ مشکوک 11 سپتامبر همواره با اسامي گوناگون به جان ملتهاي مسلمان افتاده و در منطقه فعاليت داشتهاند. فوايد اين بيثباتيها براي ابرقدرتهاي استعماري، به آتشافروزيهاي مذهبي ميان مسلمانان محدود نميشود؛ بلکه ماهيت وجودي تروريسم در منطقه، دستاوردهايي براي سياست داخلي غرب دارد که اين کشورها تنها با گرفتن ژست نگران از اقدامات داعش، ميتوانند بدانها دست يابند:
• محدود کردن موج پناهندگي
خبرگزاري آلماني "يونگه ولت" جمعه 25 مهر 93 (17 اکتبر 2014) در گزارشي به انتقاد از برخورد ضدّ حقوق بشري پليس با پناهندگان پرداخت و نوشت:
انسانهايي از مناطق جنگزده به خاطر فشار بحران و فقر به کشورهاي اروپايي پناهنده ميشوند و حتي به اقامت در کانتينرها و چادرهاي پناهندگي هم قانعند؛ ولي برخورد ضدّ حقوق بشري پليس با آنها غيرقابل قبول است. روز جمعه نشست ويژهاي با هدف رسيدگي به همين مسئله در مقرّ وزارت کشور برلين پايتخت آلمان برگزار شد.
اگر اروپا قادر به تشديد اقدامات ضربالعجلي و سختگيرانه در پذيرش مهاجران جديد (مخصوصاً از عراق و سوريه) است، عليالاصول بايد بتواند جلوي جذب اروپاييان به گروهکهاي تروريستي مستقر در اين کشورها را هم بگيرد. به عبارت ديگر کنترل رفتوآمد اتباع خارجي به کشورهاي اروپايي، تحت نظارت سازمانهاي امنيتي يکساني است و نميتوان پذيرفت که به بهترين نحو جلوي "آمد"ها را بگيرند ولي در کنترل "رفت"ها کاملاً ناتوان باشند!
• پيشبرد اهداف اسلامهراسانه و اعمال فشار بر مسلمانان ساکن اروپا و آمريکا
از سال 2013 از بين کليه گروههاي تروريستي، گروه موسوم به "دولت اسلامي عراق و شام" با در پيش گرفتن عملياتهاي رعبآور و قتلعامهاي وحشيانه توجه رسانههاي دنيا را به خود جلب کرد و به "داعش" شهرت يافت. اين تشکيلات شوم، از همان زمان بهانۀ خوبي به دست سياستمداران غربي داد تا چماق داعش را بر سر اقليتهاي مسلمان بکوبند و تبعيضها عليه آنان را شدت بخشند.
از شواهد اين مدعا اينکه بسياري رسانههاي غربي کوشيدهاند که کم کم به جاي استفاده از لفظ "داعش" براي اين گروهک تروريستي، از "دولت اسلامي" آن هم بدون گيومه استفاده کنند.
بدين ترتيب وحشت عمومي دنيا از ديدن تصاوير و ويدئوهاي فجيعي که در فضاي مجازي و شبکههاي اينترنتي منعکس ميشود، با تداعي دولتي که ادعاي اسلامي بودن دارد، گره ميخورد و غربيان اميدوارند که اين امر شايد حتي به تعداد اندک، بتواند اسلام را در نظر شهروندان اروپايي منفور جلوه داده و از گرايش آنان به اسلام بکاهد.
گزارش از طاهري
انتهاي پيام/